مطلبی را در وبگردی پیدا کردم که خدا را شاهد می گیرم که با خواندن آن چند دقیقه ای خشکم زد . از این همه ایمان و از این همه شجاعت و ... کوه ها هم به فریاد می آیند .
حیفم آمد که من هم مبلغ و فریاد زننده این چنین شجاعت و مظلومیتی نباشم .
پیکر شهید دلال مغربی در میان ??? شهیدی که از سوی اسراییل به حزب الله تحویل داده می شود، موجود است.
به گزارش الف، دلال مغربی اولین فرمانده زن در تاریخ مبارزاتى مردم فلسطین است. وى که در آن زمان فقط بیست سال سن داشت، حدود ده جوان هم سن و سال خود را براى یکى از جسورانهترین عملیاتهاى استشهادی رهبرى کرد و در پایان، این گروه چریکى بعد از اینکه تلفات زیادى را از سربازان اسرائیلى گرفتند، در جاده ساحلى بین حیفا و تلآویو با تیم ویژه ارتش اسرائیل که در راس آنها ایهود باراک قرار داشت، درگیر شده و در نهایت جان خود را از دست دادند. این عملیات آنقدر براى صهیونیستها ذلتبار بود که باراک در برابر دوربینهاى خبرنگاران جسد این زن دلیر را روى زمین کشاند.

پرس تی وی بیروت گزارش می دهد: دلال مغربى سال 1958 در اردوگاه صبرا در خانوادهای فلسطینى از شهر یافا به دنیا آمد که به لبنان آواره شده بودند. وى تحصیلات ابتدائى را در مدرسه یعبد و تحصیلات متوسطه را در مدرسه حیفا گذراند، هر دو مدرسه وابسته به آژانس کمکرسانى به آوارگان فلسطینى در بیروت بودند.
وى خیلى زود در حالى که هنوز درس مىخواند، وارد فعالیتهاى چریکى شده و آموزشهاى نظامى مختلفى را دید و با استفاده از انواع سلاح آشنا شد و شیوههاى جنگ چریکى را به سرعت یاد گرفت و از همان زمان به جرأت و شجاعت و روحیه انقلابى و میهنى خود مشهور بود.

ابو جهاد وزیر از سران چریکهاى فلسطین نام شهید «کمال عدوان» را براى این عملیات انتخاب کرد. وى به همراه «کمال ناصر» و «ابو یوسف نجار» از فرماندهان سازمان آزادیبخش فلسطین بودند که در بیروت توسط باراک و تیمش ترور شدند. این گروه همچنین به نام «دیر یاسین» نیز مشهور است که برگرفته از نام روستاى فلسطینى است که کشتار وحشیانهاى در آن صورت گرفت.
عملیات جسورانه در درون سرزمینهای اشغالی
از همان ابتدا این گروه عملیات خود را به شکل استشهادی قرار داده بودند، این گروه صبح روز 11 مارس 1978، سوار کشتى تجارى شدند که از دریاى مدیترانه به مقصدى در شمال آفریقا حرکت مىکرد. هنگامى که این کشتى روبروى ساحل سرزمین اشغال شده فلسطین قرار گرفت، این گروه قایقهاى پلاستیکى خود را آهسته به دریا زده و به سمت ساحل حیفا حرکت کردند. گروه دلال خود با موفقیت خود را به ساحل رساندند، قایقها را مخفى کرده و به سمت جاده نظامى کنار ساحل حرکت کردند و یک اتوبوس نظامى که پر از سرباز بود و به سمت تلآویو حرکت مىکرد، را متوقف کرده و کنترل آن را به دست گرفتند و به سمت تلآویو حرکت کردند، آنها در مسیرشان به هر خودروى نظامى که مىرسیدند تیراندازى مىکردند، و بدین وسیله تلفات زیادى را در میان دشمن بوجود آوردند، زیرا این جاده یک جاده نظامى بود که براى نقل و انتقال سربازان از شهرکها به تلآویو و بالعکس مورد استفاده قرار مىگرفت.
بعد از دو ساعت حرکت به نزدیکىهاى تل آویو رسیدند. دولت اسرائیل که از تلفات بالا به ستوه آمده بود یک تیم ویژه ارتش را با پشتیبانى یگانهایى از تانکها و هلىکوپتر براى متوقف کردن این اتوبوس راهى منطقه کرد. این دسته توانست اتوبوس را در نزدیکى شهرک «هرتسلیا» از کار بیندازند و در آنجا جنگی حقیقى رخ داد. گروه دلال مغربى اتوبوس را منفجر کردند و به درگیرى با تیم باراک پرداختند. در این عملیات دهها سرباز اسرائیلى کشته شدند و در نهایت دلال که نام مستعار «جهاد» را براى خود انتخاب کرده بود در راه اهداف و آرمانهاى خود کشته شد و از آن زمان جسد وى در قبرستانى که به قبرستان شمارهها معروف است به خاک سپرده شد. قرار است جسد وى در عملیات تبادل اسرا بین حزبالله و اسرائیل به خاک لبنان و به زادگاهش باز گردانده شود تا همانند قهرمانها از آن استقبال شود.
لعن الله علی القوم الظالمین الی یوم الدین