• وبلاگ : 
  • يادداشت : بوش مي آد
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    با سلام

    جلسه نقد هفته آينده ، يک شنبه اول مهر ماه : بدليل مصادف شدن با هفته دفاع مقدس نقد داستان به مادر چي بگم! از سري مجموعه داستان هاي قرارمون ساعت عشق ? به قلم استاد ابـوالفضل درخشنده ، نويسنده وبلاگ تخريبچــي دوران با حضور شخصيت هاي اصلي داستان مي باشد.

    مكان و زمان برگزاري جلسات :خيابان يوسف آباد - فرهنگ سراي دانشجو - سراي كتاب - ساعت 5 عصر روزهاي يكشنبه هر هفته

    http://abolfazl2321.persianblog.ir

    سلام حرفت درسته که کلي بروبچ توي آمريکا داريم و رفقاي لبناني و بچه محل هاي استشهادي و تنگه انرژي و موشک و اسراييل و ... با همه اين ها هم نبايد شب با خيال راحت خوابيد که همه جا امنه و دشمن هم چلاق. مطمئن باش اون قدر چشم توي دنيا منتظر يه چرت ما هست که اگه يه پلک بزنيم از همه جا آوار بشن رومون. دشمن رو هيچ وقت نبايد دست کم گرفت قصه خرگوش و لاک پشت و مسابقه ي دو و خلاصه ... شاد باشي
    شبي جرج بوش و توني بلر به بار رفته بودند و سرگرم گفتگو بودند.يکنفر کنارشان آمد و پرسيد که دارند راجع به چه موضوعي حرف ميزنند.
    جورج بوش گفت :((ما داريم جنگ جهاني سوم رو طراحي ميکنيم و قصد داريم پانزده ميليون مسلمان و يک دندانپزشک را بکشيم))
    مرد پرسيد :((براي چي ميخواهيد يک دندانپزشک را بکشيد؟))
    جورج بوش روي شانه بلر زد و گفت:((ديدي گفتم هيچکس راجع به کشتن پانزده ميليون مسلمان سوال نخواهد کرد ! ! ! ))

    سلام خسته نباشيد

    جالب بود

    يا علي